امام زمان (عج) و يارانشان
حضرت مهدى(عج) هنگام نماز عشا در مكه ظهور مىكند در حالى كه پرچم رسول خدا، كه درود خدا بر او و خاندانش باد، و پيراهن و شمشير او را با خود دارد و داراى نشانهها و نور و بيان است. وقتى نماز عشا را به جا آورد با صداى رسا و بلند خود مىفرمايد: اى مردم! خدا را به ياد شما مىآورم. شما اينك در پيشگاه خدا ايستادهايد. او حجتخود را برگزيد و پيامبران را برانگيخت و كتاب (آسمانى) فرو فرستاد و شما را امر كرد كه چيزى را شريك او قرار ندهيد و از او و فرستادهاش اطاعت و فرمانبردارى كنيد و زنده نگه داريد آنچه را كه قرآن زنده كرده است و بميرانيد آنچه را كه او ميرانده است. هواداران راستى و هدايت و پشتيبان تقوى و پرهيزگارى باشيد، زيرا نابودى و زوال دنيا نزديك شده و اعلام وداع نموده است. و من شما را به خدا و رسولش و عمل به كتاب خدا و ترك باطل و احياى سنت او دعوت مىكنم. سپس او، بدون قرار قبلى، به همراه سيصد و سيزده مرد، به شمار ياران بدر، كه همچون ابر پاييزى پراكندهاند و زاهدان شب و شيران روزند، ظهور مىكند و خداوند سرزمين حجاز را براى مهدى مىگشايد و او هر كس از بنىهاشم را كه در زندان به سر مىبرد; آزاد مىسازد. آنگاه درفشهاى سياه در كوفه فرود مىآيد و گروهى را به جهتبيعتبه سوى مهدى روانه مىسازند و آن حضرت لشكريان خود را به سراسر جهان گسيل داشته و ستم و ستم پيشگان را از ميان بر مىدارد و همه سرزمينها به دست او به راستى و درستكارى در مىآيند. (1)
امام باقر، عليهالسلام.
گفتيم كه به هنگام ظهور قائم، عليهالسلام، ياران او از سراسر جهان در مكه به گردش جمع مىشوند و با او بيعت مىكنند; حال اين پرسش مطرح است كه ياران قائم چگونه همگى در يك زمان و در كمترين فرصت در مكه حاضر مىشوند و خود را براى همراهى با آن حضرت آماده مىسازند؟
امام على، عليهالسلام، در اين زمينه تعبير جالبى دارند كه به ما در درك چگونگى اجتماع ياران قائم، عليهالسلام، يارى مىكند. ايشان مىفرمايد:
فاذا كان ذلك ضرب يعسوبالدين بذنبه، فيجتمعون اليه كما يجتمع قزع الخريف. (2)
چون وقت آن برسد آقاى بزرگوار و پيشواى دين مستقر و پابر جا گردد. پس نزد آن بزرگوار گرد آيند، چنانكه پارههاى ابر در فصل پاييز گرد آمده و به هم مىپيوندند.
تشبيه جمع شدن ياران آن حضرت به جمع شدن ابرهاى پاييزى نشان از سرعت اجتماع و به هم پيوستن آنها دارد; چنانكه در روايتى كه در همين زمينه از امام باقر، عليهالسلام، نقل شده آمده است:
ياران قائم سيصد و سيزده مرد از فرزندان عجم (غير عرب) هستند. گروهى از آنان به هنگام روز به وسيله ابر حركت مىكنند و با نام خود و نام پدر و خصوصيات نسبشان شناخته مىشوند. گروهى ديگر از آنها در حالى كه در بستر خود آرميدهاند، بدون قرار قبلى در مكه بر آن حضرت وارد مىشوند. (3)
از امام صادق، عليهالسلام، نيز روايتى به همين مضمون نقل شده است:
جوانان شيعه در حالى كه بر پشتبامهاى خود آرميدهاند، در يك شب، بدون هيچ قرار قبلى به نزد صاحب خود برده شده و بامدادان در مكه حاضر مىشوند. (4)
از اين روايات و ديگر روايات مشابه (5) كه همگى دلالتبر اجتماع ناگهانى و از پيش تعيين نشده ياران قائم، در يك شب مشخص در مسجدالحرام، دارند، روشن مىشود كه تنها به مدد قدرت بى مانند خداوند متعال است كه آن تعداد افرادى كه براى يارى امام مهدى، عليهالسلام، برگزيده شدهاند در مدت زمان كوتاهى و يا به تعبير برخى از روايات �در كمتر از يك چشم بر هم زدن� (6) به گرد آن حضرت جمع مىشوند.
گفتيم كه ياران قائم، عليهالسلام، از نظر توان جسمانى و قدرت بدنى در مرتبه بالايى قرار دارند تا آنجا كه كوهى را از جا بر مىكنند. اما اين پرسش همواره مطرح بوده كه امامعصر، عليهالسلام، و يارانش از چه سلاحى در مبارزه با مستكبران و گردنكشان عصر استفاده مىكنند؟
براى يافتن پاسخ پرسش يادشده به سراغ روايات مىرويم تا ببينيم از آنها چه چيزى به دست مىآيد.
امام باقر، عليهالسلام، در ضمن روايتى كه در آن به بيان شباهتهاى امام مهدى با انبياى الهى مىپردازند، شباهت آن امام را با جد بزرگوارش پيامبر اكرم، صلىاللهعليهوآله، چنين بر مىشمارند:
... اما شباهت او به جد برگزيدهاش، كه درود بر او و خاندانش باد، اين است كه او با شمشير قيام مىكند و دشمنان رسول خدا، صلىاللهعليهوآله، و همه ستمگران و گردنكشان را به قتل مىرساند. و او با شمشير و ترسى (كه در دل دشمنان مىافكند) به پيروزى مىرسد.... (7)
چنانكه ملاحظه مىشود در اين روايتبه دو شباهت عمده حضرت مهدى، عليهالسلام، با جد بزرگوارش اشاره شد كه يكى از آنها قيام با شمشير و ديگرى حمايت و پشتيبانى خدا از او به وسيله ايجاد ترس و وحشت در دل دشمنان است.
در اينجا براى روشن ساختن بيشتر موضوع، در مورد شباهتهاى ياد شده باختصار توضيح مىدهيم:
1. نبرد و پيروزى با شمشير
در روايات بسيارى بر اين نكته تصريح شده كه امام مهدى، عليهالسلام، با شمشير قيام مىكند، تا آنجا كه آن حضرت را �قائم بالسيف� و يا �صاحبالسيف� ناميدهاند; كه براى نمونه مىتوان به روايت زير كه از امام صادق، عليهالسلام، نقل شده اشاره كرد.
آن حضرت در پاسخ فردى كه در مورد قائم از ايشان پرسيده بود فرمود:
كلنا قائم بامرالله، واحد بعد واحد، حتى يجىء صاحب السيف، فاذا جاء صاحب السيف جاء بامر غير الذى كان. (8)
همه ما، يكى پس از ديگرى، بر پا دارنده (قائم) امر خداييم، تا اينكه صاحب شمشير ظهور كند. پس آنگاه كه صاحب شمشير ظهور كند، شيوهاى غير از آنچه پيش از آن بوده است، در پيش مىگيرد.
اما اين پرسش مطرح است كه آيا اين تعبيرها تنها اشاره به مسلحانه و قهرآميز بودن قيام و انقلاب مهدوى دارد، يا اينكه نه، ذكر شمشير در اينگونه روايات موضوعيت داشته و آن امام واقعا با شمشير به نبرد با گردنكشان مىپردازد؟
اگر چه شايد نتوان پاسخى صريح و قطعى به اين پرسش داد ولى توجه به روايات زيادى كه در اين زمينه وارد شده احتمال دوم را تقويت كرده و نشان مىدهد كه در قيام مهدوى شمشير جايگاه خاصى دارد.
در اينجا به برخى از رواياتى كه در آنها از شمشير، به عنوان سلاح آن حضرت و ياران ايشان، ياد شده، اشاره مىكنيم:
الف) امام باقر، عليهالسلام، در روايتى خطاب به �جابر جعفى� مىفرمايد:
اى جابر! براى بنىعباس پرچمى است و براى ديگران پرچمهايى، پس برحذر باش و برحذر باش، تا زمانى كه مردى از فرزندان حسين، عليهالسلام، را ملاحظه كنى كه بين ركن و مقام با او بيعت مىشود. سلاح رسول خدا، صلىاللهعليهوآله، كلاهخود رسول خدا، صلىاللهعليهوآله، زره رسول خدا و شمشير رسول خدا با اوست. (9)
ب) در روايت ديگرى، به نقل از امام باقر، عليهالسلام، در وصف امام قائم، عليهالسلام، چنين آمده است:
هشت ماه تمام شمشير بر دوش نهاده (دشمنان خدا) مىكشد تا خدا خشنود گردد. (10)
ج) امام صادق، عليهالسلام، نيز در مورد سلاح جنگى ياران قائم مىفرمايد:
هنگامى كه قائم بپا خيزد، شمشيرهاى نبرد فرود مىآيد، درحاليكه روى هر شمشير نام مردى (از ياران آن حضرت) و نام پدر او نوشته شده است. (11)
د) �ابانبن تغلب� نقل مىكند كه روزى با جعفر بن محمد، عليهماالسلام، در مسجد مكه نشسته بودم، آن حضرت درحاليكه دست مرا گرفته بود فرمود:
اى ابان! خداوند313 مرد در همين مسجد شما گرد مىآورد، مردم مكه مىدانند كه (آن گروه) از پدران و نياكان آنها متولد نشدهاند. با هر يك از آنها شمشيرى است كه بر آن نام شخص و نام پدر و نسب و خاندانش نوشته شده است. (12)
روايات بالا بخش كوچكى از روايات فراوانى است كه در آنهاء تصريح شده كه قائم، عليهالسلام، و ياران او با شمشير، نبرد رهايى بخش خود را آغاز مىكنند.
اما اينكه چرا آن امام از ميان همه سلاحها شمشير را برگزيده استشايد به اين خاطر باشد كه خداوند نمىخواهد عهدى از ستمگران بر گردن آن حضرت باشد، حتى به انداره استفاده از سلاحهايى كه ستمگران روزگار به وجود آورنده آنها بودهاند.
2. ايجاد وحشت در دل دشمنان
چنانچه گفته شد، يكى از ويژگيهايى كه در روايات براى قيام مهدى بر شمرده شده، رسيدن به فتح و پيروزى به وسيله ايجاد وحشت و هراس در دل دشمنان است. يعنى همان ويژگى كه در صدر اسلام و در حركت رهايىبخش پيامبر اسلام، صلىاللهعليهوآله، وجود داشت.
در آيات متعددى از قرآن كريم به اين موضوع اشاره شده كه خداوند با ايجاد ترس و وحشت در دل كافران و مشركان به يارى رسول اكرم و سپاه او برخاسته و آنها را بر دشمنانشان غالب ساخته است. كه براى نمونه مىتوان به آيات زير اشاره كرد:
الف) اذ يوحى ربك الى الملائكة انى معكم فثبتوا الذين آمنوا سالقى فى قلوب الذين كفروا الرعب... (13)
(و به ياد آر) آنگاه كه پروردگارت به فرشتگان وحى كرد: من با شمايم، شما مؤمنان را به پايدارى واداريد. من در دلهاى كافران بيم خواهم افكند...
اين آيه در جريان جنگ بدر نازل شده كه پيامبر اكرم، صلىاللهعليهوآله، تنها با313 نفر همراه و بدون تجهيزات كافى در برابر لشكر انبوه و مجهز قريش قرار گرفت و چنان عرصه بر مسلمانان تنگ شده بود كه سر بر آسمان برداشته و از خداوند طلب يارى كردند و خداوند نيز علاوه بر اينكه هزار فرشته را براى يارى مسلمانان فرستاد، چنان ترسى در دل دشمنان آنها انداخت كه همگى پا به فرار گذاشتند. (14)
ب) هو الذى اخرج الذين كفروا من اهل الكتاب من ديارهم لاول الحشر ما ظننتم ان يخرجوا و ظنوا انهم ما نعتهم حصونهم من الله فاتيهم الله من حيث لم يحتسبوا و قذف فى قلوبهم الرعب يخربون بيوتهم بايديهم و ايدى المؤمنين فاعتبروا يا اولى الابصار. (15)
اوست آن خدايى كه نخستينبار كسانى از اهل كتاب را كه كافر بودند، از خانههايشان بيرون راند و شما نمىپنداشتيد كه بيرون روند. آنها نيز مىپنداشتند حصارهايشان را توان آن هست كه در برابر خدا نگهدارشان باشد.
خدا از سويى كه گمانش را نمىكردند بر آنها تاخت آورد و در دلشان وحشت افكند، چنانكه خانههاى خود را به دستخود و به دست مؤمنان خراب مىكردند. پس اى اهل بصيرت عبرت بگيريد.
آيه ياد شده كه در جريان نبرد مسلمانان با يهود �بنىنظير� نازل شدهاست. بخوبى نشان مىدهد زمانى كه نه مسلمانان گمان مىبردند كه بنىنظير با آن همه شوكت و قدرت خانه و كاشانه خود را رها كنند و از سرزمين خود خارج شوند و نه بنى نظير احتمال مىدادند كه مسلمانان بتوانند بر آنها با آنهمه تجهيزات و برج و بارو غلبه كنند، خداوند چنان ترس و وحشتى در دل يهود بنى نظير انداخت كه خود در جستجوى راهى براى فرار به تخريب خانههاى خود پرداختند. (16) و اين بهترين گواه بر تاثير بيم و هراس ايجاد شده از سوى خداوند، در تسليم و شكست دشمنان خداست، و چه زيبا در پايان اين آيه مىفرمايد:�اى خردمندان عبرت بگيريد.�
آيات ديگرى از اين دست در قرآن كريم وجود دارد كه ما به جهت رعايت اختصار از ذكر آنها خوددارى مىكنيم. (17)
اما برخى از رواياتى كه در آنها تصريح شده حضرت مهدى، عليهالسلام، و ياران او با ترس و بيمى كه خداوند در دل دشمنان مىافكند، به پيروزى مىرسند، به قرار زير است:
الف) امام محمدباقر، عليهالسلام، در روايتى مىفرمايد:
القائم منصور بالرعب مؤيد بالنصرة تطوى له الارض و تظهر له الكنوز و يبلغ سلطانه المشرق و المغرب و يظهر الله، عز و جل، به دينه و لو كره المشركون. (18)
همانا قائم با ترس و بيم يارى شده و با نصرت (الهى) تاييد گشته است، زمين براى او در هم پيچيده مىشود و گنجهايش را آشكار مىكند. نفوذ و اقتدار او شرق و غرب (جهان) را در بر مىگيرد و خداوند به وسيله او دين خودش را، بر خلاف ميل مشركان، غلبه مىبخشد.
ب) در روايت ديگرى كه از آن امام نقل شده، چنين آمده است:
... پرچم سياه رسول خدا را به اهتزاز در مىآورد. به فاصله يك ماه از پيش رو، سمت راست و سمت چپ آن پرچم، ترس همه را فرا مىگيرد... (19)
ج) امام، عليهالسلام، در بيان لشكريان امام مهدى، عليهالسلام، مىفرمايد:
يؤيدة بثلاثة اجناد: بالملائكة والمؤمنين والرعب. (20)
خداوند او را با سه لشكر يارى مىكند: فرشتگان، مؤمنان و هراس.
با توجه به آيات قرآن كريم كه بصراحت از يارى پيامبر اكرم، صلىاللهعليهوآله، به وسيله ايجاد رعب و هراس در دل دشمنان سخن گفته است و همچنين عنايتبه رواياتى كه رعب و هراس را از لشكريان امام مهدى، عليهالسلام، و اسباب پيروزى ايشان برشمردهاند. مىتوان چنين نتيجه گرفت كه به هنگام ظهور خداوند چنان ترس و وحشتى در دل دشمنان آن امام مىافكند كه آنان را از تصميمگيرى درست و بموقع در مقابله با قيام مهدوى باز مىدارد، تا آنجا كه به هر عملى كه دست مىزنند به ضررشان تمام مىشود.
شنبه 10 دی 1390 - 5:57:00 PM